-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 5 مهر 1394 13:36
خیلی منتظرم خیلی دلم میخواد کلاس خوبی باشه خیلی دلم میخواد یه "اتفاق" بیفته... به آرزوی قدیمیم برسم موقع انتخاب رشته آرزوم نویسندگی بود اما الان نمیدونم چیزی توو وجودم هست که به درد نویسندگی بخوره یا نه؟
-
همــــزه
سهشنبه 31 شهریور 1394 15:28
سلام با همه نفرتی که از همه دوره های تحصیلیم دارم، ولی انصافا دوره "سواد دار شدن" شیرین و دوست داشتنی بود چون امروز جشن شکوفه هاست، میخوام چند تا خاطره از سواد دار شدنم بگم :) یادمه وقتی به درس "بابا " رسیدیم، بابای مدرسمون رو صدا کردن و اومد سر کلاسمون ما چقدر ذوق کردیم یادمه وقتی درسمون به حرفی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 شهریور 1394 12:40
ا عصابم خرده کم کم لباسهای شسته شده دارن خشک میشن و آماده برای رفتن توو کمد. مامان درک نمیکنه که من از بعضی از لباسها چقدر متنفرم مثلا یه مانتو هست که گویا خیلی قیمتش بوده و مال مامان بوده و مامان داده به من، پوشیدمش، کاملا ابعاد شکم گنده م رو نشون میداد..یعنی اگه یه کسی بخواد از شکم آدما طراحی کنه، وقتی من این مانتو...
-
کمد تکونی
یکشنبه 29 شهریور 1394 14:58
سالهای سال بود که به بلاگفا اعتقاد داشتم البته نمیدونم میشه بهش گفت اعتقاد یا نه؟ اما حس میکردم هیچ سایتی مثل بلاگفا به دلم نمیشینه.. با همه سختیها و خراب شدن هاش اما الان، اینقدر روو مغزم بوده که تقریبا به مرحله نفرت رسیدم ازش احساس میکنم باید سعی میکرد به کاربرهاش احترام بذاره اما اینکار رو نکرده الان که دوباره دارم...
-
پِِـــــــایـــــیز
شنبه 28 شهریور 1394 12:45
سلام وای... دیروز چه بارونی اومدددددد پاییز پارسال تا چند روز بارون نیومد... وقتی رادیو هفت عزیزم ، ویژه برنامه پاییز رو داشت، آقای ضابطیان دعا کرد و یکی از دعاهاش این بود "باران.. باران.. باران " بعد هم یه رو، توو تیتراژ رادیو هفت، توو اون جمله آخری که قبل از "خوب بخوابید" مینوشتن، نوشته بودن:...
-
استرکس :دی
چهارشنبه 25 شهریور 1394 16:35
امروز وقتی بعد از امتحان فاینال برگشتم خونه، حس خیلی خوبی داشتم البته نه بخاطر اینکه مطمئنم امتحان رو خوب داده م... بخاطر اینکه تموم شد و شرش کم شد خوشحال بودم و احساس رها شدن داشتم آخه واقعا نمیدونم چرا دیشب داشتم از استرس میمردم خاطرات مسخره مدرسه و درس خوندن های عذاب آورش تکرار شد اصن احساس حماقت بهم دست میداد یه...
-
تخلیه ذهن مشوش
سهشنبه 24 شهریور 1394 18:22
سلام شما رو نمیدونم، ولی من مدتهاست که خواب نمی بینم اگه پیش بیاد و خواب ببینم هم بیشتر وقتها مجموعه ای از فکرهاییه که داشته م که گاهی ممکنه فکرهای کل هفته م باشه حتی نمیدونم دلیلش چیه؟ ولی شاید بخاطر این باشه که همیشه ذهنم شلوغه راستش یه دفه یکی گفت بعضی وقتا خوابهایی که میـبینیــم اصل و درستن، اما بسته به اینکه چقدر...