قلب کوچیک من
قلب کوچیک من

قلب کوچیک من

این صفحه هایی که "چیزهای کوچک" یا یه همچین اسمهایی دارن رو دوست دارم خیلی

همینا که اتفاقهای خوشایند و کوچیک رو یاد آدم میارن

که باعث میشن آدم حواسش بیشتر جمع باشه به اون "ریز" های دوست داشتنی

مثلا یه دفه نوشته بود " معلم زنگ آخر نمیاد، بی سر و صدا وسایلتونو جمع کنید صف ببندید برید خونه"

چقدر بده که عین جمله رو یادم نیست

ولی حسش رو یادمه... کــِــیف میداد..

این روزها، یه حس دوست داشتنی و ریز توو خونه ماست.

یه حس "غنج خوردن دل" از دیدن شش تا پرنده کوچیک که پــُـف کرده ن و همشون روو  یه میله نشسته ن.

فنچهامون، چهار تا جوجه دارن، با پدر و مادر میشن شش تا :)


http://s7.picofile.com/file/8238986492/L13715446322.jpg



هر چی ازشون فیلم بگیرم و نگاهشون بکنم، سیر نمیشم

مثل این میمونه که یه کتاب قصه رو دارم میخونم

رفتارهاشون .. تک تک کارهایی که میکنن.. اینکه چه موقعی کدومشون چه تصمیمی میگیره.. همه اینا خیلی جالب و با مزه س

بچه ها میخوابن، مامانه و باباهه میشینن کنار هم و همدیگه رو میخارونن

مثل اینه که هم دیگه رو بوس کنن


امروز بچه هه کنارشون نشسته بود، دهنشو باز میکرد که یعنی من گشنمه، شما بگو اگه یه ذره واسه مادر پدرش مهم باشه :)))

اونا داشتن بالهاشون رو اینور اونور میکردن که خستگیشون در بره

(یه چیز دیگه که برام جالبه اینه که عین خودمون خستگی در میکنن... دستها و پاهاشون رو میکـِـشن )

اصن انگار نه انگار این بچه وجود خارجی داره :)))


شما هم اگه هیچ موجود زنده ای توو خونه ندارین، دست به کار شین :)

اگه میتونین مراقبش باشین و ازش نگهداری کنین، یه پرنده ای یا بهرحال یه موجود زنده بخرین واسه خودتون

لذتی که توو نگاه کردن به این موجودات و همراه شدن با دنیاشون هست، توو هیچ چیزی نیست

البته.. خب.. بالاخره یه روزی میمیرن و غصه بزرگی داره مرگشون

قبل از اینکه بمیرن باید بتونین دل بکنین و بفروشینش

ولی بهرحال، بودنشون، بهتر از نبودنشونه فکر کنم

نظرات 3 + ارسال نظر
لیدی سارا چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 21:56 http://lady2432sarah@persianblog.ir

زینبی سلام

ای جاااانم,هلاک شدم. خدا حفظشون کنه ایشالاااااا:

Reyni پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 22:11 http://reyni.blogsky.com

من اصلا دوست ندارم یه موجود زنده توی خونه داشته باشم چون اگه خدای نکرده از دنیا بره تا مدتها می دونم که غصه دارم .
بچه که بودم از این مدل غصه ها زیاد خوردم

آره .. جیگر آدم میسوزه ..
نمیدونم..
یه چند دفعه ای که جذب خوشگلی های این پرنده ها شدم، حس کردم حیفه که آدم فقط خودش باشه و خودش
ولی اتفاقا بعد از نوشتن این متن، به همین چیزی که تو میگی فکر کردم ...
نمیدونم واقعا می ارزه که آدم این خوشگلیها رو ببینه و بعدش عزاداری هم کنه، یا نه؟ :(
چه حیف که نمیتونم بیام وبت و پستهات رو ببینم

بریدا سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 17:31 http://brida.blogsky.com/

من دوست دارم یا لاک پشت داشته باشم یا موش:)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد